فرقی نداره یه نویسنده با تجربه و کار کشته باشین یا یه محتوا نویس تازه کار، توی این محتوا قراره 13 تا ترفند در مورد بازاریابی محتوایی رو مرور کنیم که با اطمینان به درد هر کسی که تو این حوزه فعاله میخوره.
بهترین محتواها رو منتشر کنین و توی این مسیر تداوم داشته باشین
با حجم بالای محتواهایی که هر روزه داره تو بسترهای مختلف منتشر میشه، رقابت فقط سر اینه که چه محتوایی میتونه توجهها رو سمت خودش جلب کنه. تموم تلاشتون رو برای تولید بهترین محتواها بذارین و اگه میخواین موفق شین (که مطمئنا میخواین!) کیفیت رو فدای کمیت نکنین. یعنی یه محتوای عالی بهتر از پنج تا محتوای متوسط در طول هفتهست.
همه میدونیم که تولید محتوا اونم محتوایی که کیفیت بالایی داشته باشه، زمانبر و هزینه بره. از اون سختتر اینه که توی این مسیر تداوم داشته باشین و به طور منظم محتوا منتشر کنین. اما یکی از مهمترین موارد برای اینکه صدای برند شما به گوش مخاطبها برسه، همینه که در معرض دید و توجهش قرار بگیرین. چجوری؟ با انتشار محتوای باکیفیت و مداوم. همونجوری که توی نمودار بالا هم نشون میده محتوای خوب به زمان و هزینه نیاز داره. اگه محتوا نویسی داره محتوای با کیفیتی رو توی زمان کوتاهی با هزینه خیلی کمی براتون انجام میده، یه جای کار میلنگه!!
عملکرد محتوا رو با دیتا ارزیابی کنین
یکی از باورهای اشتباهی که وجود داره اینه که خیلیها فکر میکنن همین که محتوای با کیفیتی تولید و منتشر کنن کافیه! (البته تا اینجای کار هم از خیلیهای دیگه جلوترن!) و حالا قراره با همین کار یه معجزهای توی کسبوکارشون بشه و مردم برای محصولات یا خدماتشون سر و دست بشکنن! باید بگم متاسفانه به ندرت همچین اتفاقی میافته… . کسی که بازاریابی محتوایی میکنه بهتره بلد باشه که میزانِ موفقیتِ عملکردِ محتواش رو از روی دادهها ارزیابی کنه.
خیلی مهمه که عملکرد محتوا رو بررسی کنین و مطمئین بشین که برای کسبوکار شما منفعتی داره، وگرنه زمان و هزینهای که صرف شده عملا بیفایده میشه. میتونین از گوگل آنالیتیکس کمک بگیرین تا مواردی که براتون مهمه رو باهاش ارزیابی کنین. مثلا اگه براتون مهمه که چند کاربر از طریق اون مقاله وارد سایتتون شدن، میتونین ترافیک رو ببینین یا مثلا ممکنه برای بعضیها این مهم باشه که کاربرها تا چه اندازه از اون محتوا رو اسکرول کردن یا چه قدر محتوا رو با بقیه به اشتراک گذاشتن، که میتونین همه اینها رو با ابزار قدرتمند گوگل آنالیتیکس تحلیل کنین.
در هر صورت، هر معیاری رو که میخواین برای سنجش انتخاب کنین، به طور مداوم عملکرد محتواهاتون رو ارزیابی کنین و مطمئن شین که بودجه مالی و زمانتون هدر نره.
از محتوا دوباره استفاده کنین
تولید یه محتوای خوب به زمان، تلاش و مهارت نیاز داره. برای همین حتی اگه بهترین محتواتون رو هم دارید به شکل رایگان ارائه میکنین (که مشکلی هم نداره)، به این معنی نیست که نمیتونین سودی از انتشار اون محتوا داشته باشین. به همین دلیله که خیلی از کسبوکارها یه محتوا رو توی چند فرمت مختلف ارائه میکنن.
به آخرین بلاگ پستی که منتشر کردین و عملکرد خوبی داشت فکر کنین؛ دلیل موفقیت اون محتوا این نبود که مطالب به دردبخوری رو به مخاطب منتقل کرد؟ علتش این نبود که چیزهایی رو به مخاطب گفت که جاهای دیگه نتونسته بود پیدا کنه؟ پس همچین چیزی احتمالا میتونه فرضا به عنوان یه راهنمای دانلودی هم مورد استقبال قرار بگیره (تغییر فرمت محتوا). همینطور بعضی از محتواهای بلاگ این پتانسیل رو دارن که توی کمپینهای ایمیل مارکتینگ هم استفاده بشن.
از بهترین عناوین توی تبلیغات PPC مجدد استفاده کنین
اگه کمپینهای PPC (پرداخت به ازای کلیک) رو اجرا میکنین و تولید محتوا انجام میدین، یادتون باشه که از عناوین محتواهایی که عملکرد خوبی براتون داشتن، توی نوشتن متن تبلیغاتتون استفاده کنین. چون زمانی که عنوان یه محتوا مورد توجه مخاطبها قرار میگیره، پس احتمالش زیاده که مورد پسند خریداران احتمالی (کسایی که روی تبلیغات PPC کلیک میکنن) هم قرار بگیره.
کلا شباهتهای زیادی بین متن تبلیغات و محتواهای دیگه وجود داره (یا باید وجود داشته باشه!) مثلا جفتشون باید به راحتی قابل فهم باشن، جذاب باشن، حاوی افعال قوی و تعامل برانگیز باشن. A/B تست کنین تا ببینین عناوین محتواهای برتری که دارین چه بازخوردی به عنوان متن تبلیغاتی کمپینهای PPC دارن.
برای ارائه همه محتواها، داستانی برای قصهگویی وجود نداره
یکی از موضوعات اذیت کنندهای که توی صنعت بازاریابی محتوا هست، تمرکز روی قصه گوییه. البته منظورم رو اشتباه متوجه نشین، به اعتقاد من قصهگویی یه مهارت مهم برای بازاریابهای محتواییه و قصهگویی برند یکی از موثرترین راهها برای اینه که از طریقش مخاطبهای هدف به مشتریهای جدید تبدیل بشن. اما این به این معنی نیست که هر محتوایی یه قصهست یا اینکه همه بازایابهای محتوایی قصهگو هستن.
قرار نیست همه محتواهایی که تولید میشن یه داستان رو بیان کنن. گاهی اوقات یه پست وبلاگ ساده که داره ارزشی رو به خوانندگان ارائه میکنه، کافیه. بیشتر وقتها کسایی که در مورد قصهگویی توی بازاریابی محتوایی زیاد صحبت میکنن، همونهایی هستن که خودشون این کار رو انجام نمیدن یا این موضوع رو هنوز درک نکردن. اگه شما به طور ذاتی یه قصهگو نیستین، نگران نباشین و بدونین که این مهارت یه الزام برای موفقیت توی بازاریابی محتوایی نیست.
اگه داستانسرایی همون چیزیه که بیشترین معنی و حس رو برای محتوای شما ایجاد میکنه، از انجامش دوری نکنین. اما این تصور اشتباه رو نداشته باشین که هر یه محتوایی که تولید میکنین باید شامل یه روایت جذاب و پیچیده باشه.
جسارت داشته باشین و چیزی که توی ذهنتون هست رو بگین (مخصوصا وقتی بقیه جرئتش رو ندارن)
یکی از بزرگترین چالشهایی که بازاریابهای محتوایی باهاش روبهرو میشن، رقابت و غلبه کردن به حجم بالای محتواهاییه که داره تولید میشه. بین میلیونها پست وبلاگی که داره در روز منتشر میشه، شنیدن صدای شما توی سونامیای از محتواهای ضعیف و به دردنخور میتونه یه کارنشدنی باشه، مگه اینکه توی موضعی قرار بگیرین که هیچکس حاضر نشده اون رو انجام بده.
خیلی از محتواهایی که تولید میشن (مخصوصا تو حوزههایی مثل دیجیتال مارکتینگ، سئو و…)، صرفا نقش یه طوطی رو دارن که همهشون میان عقاید و نظرات یه تعداد محدود و شناختهشدهای رو ارائه میکنن. میشه گفت دلیل اینکه خوانندهها خیلی سریع نسبت به محتواها حساس میشن همینه. وقتی هزارتا وبلاگ هست که داره همون چیزی رو میگه که شما تو محتواتون ارائه کردین، چرا باید وقتش رو برای محتوای شما هدر بده؟ این همون چیزیه که تولید محتوا در خلاف جهت بقیه رو قدرتمند میکنه.
بیان کردن چیزایی که در مورد یه موضوع توی ذهنتونه زمانی که بقیه این کار رو نمیکنن و شروع بحثهای هیجانانگیز میتونه یه استراتژی قوی و قدرتمند توی محتوای شما باشه. البته باید مراقب باشین که به خاطر موضع خودتون اذیت یا منکرش نشید. اما جرئت داشته باشین و حرف خودتون رو بزنین. اگه این کار هیچ سودی هم برای شما نداشته باشه، حداقلش اینه که خوانندهها صراحت شما رو تحسین میکنن 🙂 در ضمن، اینجوری خیلی بیشتر از زمانی که فقط گفتههای دیگران رو تکرار میکنین دیده میشین و اعتبار کسب میکنین.
برای محتوا دنبال کلمات کلیدی خاصی باشین
توی جهان ماورائی، نیازی نیست که در مورد بهینه سازی صفحات سایت برای موتورهای جستوجو هیچ نگرانیای داشته باشین:)) ما میتونیم محتواهامون رو در مورد موضوعاتی که میخوایم منتشر کنیم و مخاطبهای آنلاین زیادی پیدا کنیم که دست به سینه نشستن تا از تجربههای ما بشنون و هر چیزی رو که میفروشیم از ما بخرن:))
اما بدیهیه که ما توی این جهان ماورائی زندگی نمیکنیم و باید به فکر سئو (SEO) هم باشیم.
بعضی از کارشناسهای محتوا به این رویکرد باور دارن که نباید کلمات کلیدی برای محتوا مشخص کنیم و صرفا باید به فکر تولید محتوایی باشیم که در راستای علایق مخاطبهاست و هیچ کیوورد تارگتینگای نباید انجام بشه. خب جا داره بگم که همچین چیزی فقط تو همون دنیای ماورایی و فرا زمینی میتونه نتیجه بده. همچین چیزی توی دنیای واقعی شبیه یه جنگله و هیچ قاعدهای توش رعایت نشده. میتونم شرط ببندم تو این وضعیت، رقبا میتونن خیلی راحت شما رو قورت بدن 🙁 خلاصه این که قبل از تولید محتوا متنی خیلی مهمه که عبارات و هدف مشخصی رو در نظر گرفته باشین.
کیوورد تارگتینگ خودش یه مبحث پیچیده و گسترده توی سئو هست که اینجا جاش نیست بخوام توضیحاتی در موردش ارائه بدم ولی اگه علاقه داشتین بیشتر در موردش بدونین، صفحه آموزش سئو محتوا رو حتما بررسی کنین. فقط یادتون باشه قبل از این که بشینین و برای تولید هر محتوایی دست به قلم شین، در مورد عباراتی که میخواین باهاشون توی گوگل رتبه بگیرین فکر کنین.
آمار و ارقام واقعی ارائه کنین
توی فضای دیجیتالی که این روزها توش قرار گرفتیم، اعتماد کردن سخت شده. به خاطر همین خیلی مهمه که ادعای خودتون رو با آمار درست و واقعی ارائه کنین تا برای مردم باورپذیر بشه. استفاده طبیعی و بهجا از آمار و دیتا به اندازه نگارشِ درستِ محتوا اهمیت داره. اگه توی محتوا دارین از آمار و نمودارهای خاصی استفاده میکنین حتما به منبع اصلی هم اشاره کنین و اگه امکانش بود به مرجع لینک هم بدین. خودتون هم دلتون نمیخواد کسی از محتوای شما استفاده کنه بدون اینکه این رو توی محتواش ذکر کنه، درسته؟ :))
مطمئن بشین که محتوای شما صدای برندتون رو منعکس میکنه
بازاریابی محتوایی یکی از بهترین راهها برای اصلاح و بیشتر کردن صدای برند شماست. هر چند که تیمهای محتوایی کسبوکارهای بزرگ هم میتونن برای شناسایی و تعریف کردن اینکه صدای برند اونها باید در واقع چجوری باشه با چالش روبهرو باشن.
این کار به بررسیهای مداوم نیاز داره تا مطمئن بشین که کیفیت و لحن توی محتواهای شما مطابقت دارن. هر چند که گسترش صدای برند از طریق محتوا میتونه سخت و چالشی باشه ولی قطعا ارزش توجه کردن بهش رو داره.
برای هر محتوایی که منتشر میکنین، از خودتون بپرسین که این محتوا چجوری به بیشتر شدن صدای برند شما کمک میکنه. آیا این محتوا ارزشهای شرکت شما رو منعکس میکنه؟ لحن شما در مورد اینکه تجارت با شما چه جوریه چی میگه؟ صدای برند شما صادقانهست یا مصنوعی؟ همه اینها سوالاتی هستن که به شما کمک میکنن صدای برند و پیامی که از طریق محتوا تعریف میکنین رو کنترل کنین. با جواب دادن به این سوالات تجربه منسجمتری رو به عنوان یه برند برای مخاطبهاتون فراهم میکنین، چیزی که همه وبلاگها باید دنبالش باشن.
از بقیه بلاگها کپی نکنین
به عنوان یه بازایاب محتوایی ممکنه تا حالا از سمت کارفرماها این درخواست مطرح شده باشه که محتواهایی که قبلا منتشر شده رو جذابتر کن یا شبیه به وبلاگ فلان رقیب فعالیتت رو شروع کن. افرادی که بهشون اشاره میشه اغلب افراد یا برندهایی هستن که مخاطبهای وفاداری دارن و شناخته شده هستن، یکی از دلایلشم میتونه این باشه که خودشونن.
فرقی نداره که وظیفه شما اینه که محتواهای قدیمیتر رو اصلاح کنین و یا از صفر شروع به تولید محتوا توی یه کسبوکار کنین، برای الهام گرفتن از وبلاگ و رقبای دیگه کپی نکنین. بلکه دنبال این باشین که چی شده و چه استراتژی پشت این محتواها بوده که تونسته تاثیرگذاری زیادی توی مخاطبها داشته باشه و از این استراتژی ها الگوبرداری کنین و مطمئن باشین با این کار باعث میشین مخاطبها به دفعات به وبلاگ شما برگردن.
به طور مداوم مهارتهای نوشتاریتون رو تقویت کنین
یکی از سوالاتی که اغلب از محتوانویس و بازایابهای محتوایی پرسیده میشه، اینه که: «چجوری میتونم نویسنده بهتری بشم؟» برای خیلی از کسایی که میخوان تولید کننده محتوا بشن، عدم تجربه یا اعتماد به نفس کافی یکی از بزرگترین چالشهاییه که برای رسیدن به آرزوشون باهاش روبهرو میشن. قاعدتا هم نمیشه با دست رو دست گذاشتن مهارتهایی که نیاز هست رو بدست آورد.
هر چه قدر هم که توی این حوزه قوی شدین و به خودتون اطمینان پیدا کردین باز هم دنبال یادگیری از متخصصها باشین. توی نوشتن هم مثل هر مهارت دیگهای میتونین همیشه در حال بهتر شدن باشین. بیشتر و متنوعتر از هر حوزه ای بخونین. سعی کنین هر روز بنویسین حتی اگه شده صد کلمه. دائم سعی کنین تو این حوزه بهتر و قویتر شین و زود به مهارتهاتون قانع نشین. هرچه قدر زمان و تلاش بیشتری برای تقویت مهارتهای نوشتاری در نظر بگیرین، خوانندههای بیشتری رو با محتواتون جذب میکنین.
با محتوا به سوالات پیچیده، جواب بدین
قبلا هم در مورد اهمیت هدفگذاری کلمات کلیدی برای محتواها توضیح دادیم و میدونین که اگه با کلمات کلیدی مرتبط با کسبوکارتون بتونین جایگاهی توی گوگل دستوپا کنین، نتایج خوبی برای کسب درآمدتون میتونه در پی داشته باشه. نکتهای که این قسمت میخوام بهش اشاره کنم، جایگاه صفر توی صفحه نتایج گوگله. یعنی شما بعد از این که کوئری مورد نظرتون رو توی نوار سرچ گوگل وارد کردین، توی همون صفحه نتایج، قسمتی از جوابتون رو میبینین (با اسنیپتهای گوگل) و برای اطلاعات بیشتر میتونین کلیک کنین تا ادامه اون محتوا رو داخل سایت مربوطه ببینین.
این مورد رو میشه گفت توی سایتهای ایرانی کمتر میبینیم ولی این احتمال هست که در آینده محتواهای بیشتری بتونن این پوزیشن رو مال خودشون کنن. این اتفاق یعنی اعتماد بالای گوگل به اون محتوا و در معرضِ دیدِ مخاطبین قرار دادنِ محتوا که خیلی میتونه به موفقیت و دیده شدن محتوا کمک کنه.
بازایابی مجدد محتوا رو شروع کنین
زمان و تلاش زیادی برای تولید محتوا صرف میشه و با وجود هزینههایی که میشه گاهی بازخورد مناسبی گرفته نمیشه. با بازاریابیِ مجددِ محتوا این شانس رو ایجاد میکنین تا افراد بیشتری بتونن اون محتوا رو ببینین و باهاش تعامل کنن. همونجوری که کمپینهای ppc رو به صورت ریتارگتینگ اجرا میکنین تا اثرگذاریش رو بیشتر کنین، با بازاریابی مجدد محتوا هم میشه توجههای بیشتری رو سمت محتوا جلب کرد.
اول باید مخاطبهایی که میخواین محتواتون رو برای اونها بازاریابی کنین تعریف کنین، بعد بازدیدکنندههایی که به سایت شما میآن رو برچسبگذاری میکنین تا بعداً بتونین با استفاده از تبلیغات بنری بازاریابی مجدد کنین. این باعث آگاهی بیشتر نسبت به برند و انشاا… تعامل بیشتر با محتوایی میشه که برای تولیدش وقت، هزینه و تلاش زیادی صرف کردین:)
جمعبندی
توی این محتوا 13 تا نکته که توی بازاریابی محتوایی سال 2021 و تولید محتوا میتونه کمککننده باشه رو بررسی کردیم. تولید محتوا، آنالیز محتوا بعد از انتشار، کیفیت و کمیتش، تغییر فرمتش، الگوبرداری از منابع موفق و بازاریابی مجدد و… رو دونه دونه توضیح دادیم و امیدوارم این مجموعه نکات تونسته باشه قدری کمکتون کنه.
منبع بعضی از قسمتها: https://www.wordstream.com/