چرا نیچ کار کردن (نیچ مارکتینگ) راحت‌تره؟

نیچ مارکتینگ که بهش بازاریابیِ خرد هم گفته می‌شه، یه گزینه خیلی خوب برای افرادیه که تازه دیجیتال مارکتینگ رو شروع کردن. چون برای شروع هرینه کمتری نیاز داره، رقابت کمتری داره، انتخاب خوبی برای ارتباط برقرار کردن با مشتریه و زمان زیادی برای تولید محتوا در اختیارمون می‌ذاره.

نیچ مارکتینگ چیه؟

شاید قبلا هم عبارت «نیچ مارکت» رو شنیده باشین،  خلاصه بخوایم بگیم نیچ مارکتینگ یعنی این که بیایم فعالیت‌های بازاریابی‌مون رو روی یه قشر خاص و کوچیکی از جامعه و رفع نیازها و مشکلات اون‌ها متمرکز کنیم. به شکلی نیچ مارکتینگ می‌تونه نیازهایی رو هم برای اون قشر خاص ایجاد کنه و به مخاطب‌های هدف محصول یا خدمتی رو عرضه کنه. وجه تمایز نیچ مارکتینگ، ارتباط با مخاطبه. در واقع توی نیچ مارکت بین خریدار (مخاطب) و فروشنده یه ارتباط شخصی ایجاد می‌شه.

از طرفی هم بعضی‌ها اعتقاد دارن که بازاریابی انبوه (Mass Marketing)  گزینه بهتریه، چون بر خلاف نیچ مارکتینگ ما رو محدود نمی‌کنه. می‌شه گفت این انتخاب به نوع کسب‌وکاری هم که مشغولیم ارتباط داره.

اگه یه شرکت شناخته شده‌این، بودجه مالی بالایی دارین، توانایی ریسک کردن دارین و خوب می‌تونین از پس رقبا بربیاین، بازاریابی انبوه برای شما مناسبه.

از طرفی اگه هنوز شناخته شده نیستین،  بودجه کمی در اختیار دارین و نمی‌تونین ریسک کنین، نیچ مارکتینگ یه گزینه هوشمندانه برای شماست. چون با شرایطی که دارین اگه رقیب قَدَری جلوتون سبز بشه شکست می‌خورین. پس بهتره یه گوشه دنج  از نیاز بازار رو بگیرین و همون‌جا متمرکز بشین.

در واقع نیچ مارکت این فرصت رو در اختیارمون می‌ذاره تا برند سودآور و موفقی داشته باشیم، چون تمام تلاشمون رو داریم توی یه مسیر مشخص و برای یه قشر خاصی از جامعه متمرکز می‌کنیم.

بازاریابی انبوه به اندازه بازاریابی خرد، این شانس رو نداره. مخاطب‌های نیچ مارکت معمولا از زیر صفر شروع می‌شه و به مرور این فرصت ایجاد می‌شه تا مشتری‌های جدیدی پیدا کنیم، به یه شهرت باورنکردنی برسیم و در نتیجه اعتماد افراد زیادی رو جلب کنیم.

شروع دیجیتال مارکتینگ اگه با روش بازاریابی انبوه باشه، ما رو توی شرایطی قرار می‌ده که نه ما مخاطب‌مون رو درست می‌شناسیم و نه مخاطب ما رو. به خاطر همین نمی‌تونن به ما اعتماد کنن و به نظرشون غیرمعتبر می‌آیم. پس اگه محصول یا سرویس‌مون شکست بخوره یا رقیب ما رو شکست بده، هیج مخاطبی نداریم که ما رو بشناسه و از ما حمایت کنه.

چجوری نیچ مارکتینگ رو شروع کنیم؟

شروع نیچ مارکتینگ به هزینه نسبتا کمی نیاز داره. زمانی هم که داریم روی جایگاه نیچ مارکت خودمون کار می‌کنیم رقبا متوجه حضور ما نمی‌شن، که همین موضوع باعث می‌شه فرصت کافی برای شناخت مخاطب هدف‌مون، طراحی محصول یا خدمت‌مون و جلب اعتمادشون داشته باشیم.

توسعه نیچ مارکتینگ شامل دو مرحله کلی می‌شه: بازار هدف‌مون رو مشخص کنیم و محصول یا خدمت‌مون رو به نیچ مارکت مورد نظرمون عرضه کنیم. یه نیچ مارکت خوب، کاملا مشخصه که می‌خواد روی چه قشری تمرکز کنه، درآمد بالایی کسب می‌کنه و به قدرت می‌رسه. هر چه قدر بازار هدف‌مون رو بهتر تعریف کنیم، محصول یا خدمت‌مون هم در آینده بیشتر به فروش می‌رسه.

برای توسعه باید این مراحل رو در نظر داشته باشیم:

قدم اول: مخاطب هدف رو بشناسیم

قبل از این که محصولات یا خدمات‌مون رو توسعه بدیم، باید مخاطب‌های هدف رو بشناسیم. چون این کار هزینه تولید بالایی برامون داره و مشخصا اگه مخاطب‌ها به اون محصولات نیازی نداشته باشن، خریدی انجام نمی‌دن. ولی اگه رابطه عمیقی رو با مخاطب‌ها برقرار کنیم، متوجه می‌شیم که کدوم محصول یا خدمت‌مون رو گسترش بدیم.

پس لازمه که قبل از توسعه محصولات، حتما در مورد مخاطب‌ها تحقیق کنیم. مشتری‌های وفادار تا سال‌های سال کنار ما باقی می‌مونن، در حالی که محصولات و سرویس‌ها می‌تونن به سرعت تغییر کنن.

قدم دوم: عبارات کلیدی نیچ مارکت‌ رو بشناسیم

خب تعجبی نداره که ردپای سئو رو توی هر موضوعی ببینیم. اگه ما بدونیم که مخاطبین‌ ما با چه کلمات کلیدی‌ای در رابطه با نیچ مارکت ما سرچ می‌کنن، دست‌مون می‌آد که چه جوری برای مخاطب‌های خاص‌مون بازاریابی کنیم.

کلمات کلیدی‌ای که مخاطبین ما برای موضوعات مشابه با بازار ما استفاده می‌کنن، اطلاعات به درد بخوری در مورد بازاریابی به ما می‌ده. چون به این شکل ما می‌فهمیم که خواسته‌ها، نیازها و مشکلات حل نشده اون‌ها چیه و این جوری به عنوان تامین کننده کمبودهاشون ظاهر می‌شیم.

زمانی که متوجه می‌شیم جامعه هدف ما داره با مشکلی دست‌وپنجه نرم می‌کنه، می‌تونیم یه راه‌حلی رو ارائه کنیم که هم زندگیش رو راحت‌تر کنه و هم به خوبی به فروش برسه. به این شکل می‌تونیم مشتری‌ها رو راضی و وفادار نگه داریم.

خب برای اینکه بفهمیم مخاطب‌ها دارن با چه عبارتی در موضوعات مشابه سرچ می‌کنن، می‌تونیم از پلنر گوگل ادز Google Keyword Planner استفاده کنیم. همون‌جوری که احتمالا اطلاع داشته باشین، گوگل ادز سرویسیه که گوگل در اختیارمون گذاشته تا  در ازای پرداخت هزینه، بتونیم برای عبارات و لندینگ‌ پیچ هایی که می‌خوایم تبلیغات انجام بدیم.

 برای استفاده از کیوورد پلنر نیازی نیست که اکانت خریداری بشه ولی خب اگه با اون اکانت قبلا کمپین‌هایی رو اجرا نکرده‌ باشیم، آمار دقیقی رو بهمون نمی‌ده (مصداق بارز هر چه قدر پول بدی، آش می‌خوری::)) ) ولی هستن دوستانی که اکانت‌های کارکرده رو به منظور کیوورد ریسرچ به فروش می‌رسونن. کلا Keyword Planner برای تحقیقات کلمات کلیدی سئو هم خیلی به درد می‌خوره، البته که برای انجام این کار هم به نظرم آموزش سئو محتوا مکملیه که هر نویسنده یا سئوکاری بهش نیاز پیدا می‌کنه. برای همین به نظرم خرید اکانت‌های شش ماهه‌ای که برای این کار به فروش می‌رسه به صرفه‌ست.

با اکانت کیوورد پلنر می‌تونیم حجم سرچ هر عبارت، میزان رقابتش و هزینه حدودی برای تبلیغات کلیکی (هزینه به ازای کلیک) با اون عبارت رو ببینیم. وقتی میزان سرچ ماهانه یه عبارت، بالا باشه به این معنیه که اون بازار بزرگه.

بازارهای بزرگ معمولا 1000 تا یا بیشتر، در ماه حجم سرچ دارن. اگه عبارتی حجم سرچش از این مقدار کمتر بود، احتمالا می‌تونیم با همون ادامه بدیم چون بازار کوچیک‌تریه و رقابت کمتره.

قدم سوم: میزان رقابت رو بررسی کنیم

کلمات کلیدی پر سود، به طور میانگین هزینه کلیک (پرداخت به ازای کلیک) بالایی دارن، تبلیغات هدفمندی رو برای عبارات مورد نظرشون تارگت کردن و رقبا در سه جایگاهِ اولِ نتایجِ جست‌وجو گوگل (serp) دارن با هم سرسختانه رقابت می‌کنن:((

اگه بازار هدف مورد نظرتون همچین شرایطی داره و سرش جنگه، باید بسنجین ببینین براتون از نظر مالی و زمانی به صرفه هست که واردش بشین یا نه.

قدم چهارم: ترندهای صنعت رو بررسی کنیم

با استفاده از گوگل ترندر Google Trends  که یکی دیگه از ابزارهای رایگان گوگله می‌تونیم رشد و افت عبارات رو توی زمان‌های مختلف ببینیم. این عبارات کاملا با توجه به میزان سرچ کاربرهاست و می‌تونیم بین عبارات مختلف مقایسه هم انجام بدیم. نمودار عبارات رو می‌تونیم از سال 2004 تا همین یه ساعت اخیر رو ببینیم. از روی افت‌وخیز نمودارِ عبارت‌های مختلف می‌تونیم ترندها رو توی زمان‌های متفاوت شناسایی کنیم.

بهتره بازارهایی که دارن افت می‌کنن رو انتخاب نکنیم. تمرکزمون رو روی بازارهایی بذاریم که در حال رشدن یا حداقل ثبات دارن.

قدم پنجم: وارد نیچ مارکت بشیم

بعد از اینکه همه جوانب رو بررسی کردیم وقتشه که ببینیم ورود به نیچ مارکت ایده خوبیه برای کسب‌وکار ما و ارزشش رو داره یا نه. اگه تازه‌کارین، از بازارهایی که برندهای معروفی دائما توی اون‌ها جزء سه لینکِ اولِ نتایجِ گوگلن یا کمپین‌های ادز ران می‌کنن، فاصله بگیرین. چون رقابت با برندهای معروف کار به شدت سختیه.

در عوض افراد مبتدی بهتره کلمات کلیدی غیر رقابتی رو در نظر بگیرن و کم کم اعتماد مخاطب‌ها رو توی اون بازار به خودشون جلب کنن.

نیچ مارکتینگ یا بازاریابی انبوه؟

نیچ مارکتینگ راهیه برای ارائه محصولات و خدمات جدید. زمانی که توی مسیر شروع چرخه عمر محصولیم، تمرکز ما تبلیغ اسم برندمونه.

توی این برهه، ما ارتباطی با مشتری‌هامون نداریم و اون‌ها ما یا محصولات یا خدمات‌مون رو نمی‌شناسن. قاعدتا جلب اعتماد یه کار زمان‌بره، بنابراین Niche Marketing بهترین گزینه برای مرحله شروعه.

یه نکته دیگه اینکه، نیچ شروع کردن به معنی این نیست که قراره همیشه نیچ بمونیم. در واقع نیچ شروع کردن یه روشیه برای ساختن محصول، خدمت و تبدیل به برند شدن قبل از اینکه وارد اقیانوس بازاریابی انبوه بشیم. خیلی از کمپانی‌ها هستن که با یه محصول خاص شروع کردن و با  روند پیشرفت‌شون محصولات جدید دیگه‌ای رو هم به مرور اضافه کردن.

چه زمانی می‌تونیم نیچ مارکت رو به بازاریابی انبوه گسترش بدیم؟

بعد از این که محصول یا خدمت ما مورد توجه قرار گرفت و تونستیم نظر مخاطب‌های زیادی رو به خودمون جلب کنیم، ورود به بازاریابی انبوه انتخاب مناسبی می‌تونه باشه. چون با توجه به این که قبلا تونستیم اعتماد مخاطب‌ها رو به خودمون جلب کنیم، حالا بهمون اعتماد دارن و اشتیاق بیشتری برای محصولات‌مون نشون می‌دن.

یه کار دیگه‌ای هم که می‌تونیم انجام بدیم اینه که فرصتی رو برای امتحان کردن محصول یا خدمت‌مون به وجود بیاریم. اینجوری در مورد برند ما بیشتر با بقیه صحبت می‌کنن و اعتبار بیشتری برامون ایجاد می‌کنن. بعد از اون هم می‌تونیم از ابزارهای بازاریابی انبوه مثل تخفیف و خدمات رایگان استفاده کنیم.

مثال‌هایی از نیچ مارکتینگ

شاید نیاز باشه با چندتا مثال ساده، نیچ مارکت رو شفاف‌تر توضیح بدیم. بیاین دیجی کالا رو در نظر بگیریم. توی دیجی کالا از شیر مادر تا جون آدمی‌زاد پیدا می‌شه. انواع و اقسام لوازم آرایشی و بهداشتی، مواد غذایی، انواع پوشاک زنونه و مردونه، ابزارآلات و…. رو می‌شه توی این فروشگاه آنلاین پیدا کرد. پس دیجی کالا در حال حاضر نیچ کار نمی‌کنه و یه مارکت پلیس Market Place بزرگه. ولی فروشگاه اسلش پوش به عنوان یه مرجع تخصصی از انواع شلوار فقط داره روی انواع شلوار مانوور می‌ده و حتی تی‌شرت، پیراهن و… رو هم داخل وبسایتش نذاشته و تمرکزش روی انواع شلوار اسلش زنانه و مردانه‌ست.

یا مثلا وبسایتی رو در نظر بگیرین که به جای اینکه کلی محصول گیاهی و عطاری رو بخواد به فروش برسونه، فقط تمرکز کنه روی فرآورده‌های زنبور عسل. یا مثلا فرض کنین من یه سایت بزنم و داخلش فقط تیشرت و ماگ طرح رونالدو رو بفروشم، این هم میشه ورود به نیچ مارکت. امیدوارم این مثال‌هایی از نیچ مارکتینگ که قرار دادم، تا حدی دامنه فعالیت تخصصی رو براتون شفاف کرده باشه.

جمع‌بندی:

یادمون باشه بازاریابی انبوه به معنی یه رقابت بزرگه. هر چه قدر که دامنه مخاطب‌های ما بیشتر می‌شه، پتانسیل بیشتری برای فروش ایجاد می‌شه، به خاطر همین توی بازایابی انبوه نسبت به نیچ مارکتینگ پول بیشتری می‌شه به دست آورد ولی این کار به بودجه و زمان زیادی نیاز داره. برای کسب‌وکارهای کوچیک، شروع با بازاریابی تخصصی یه راه کم‌هزینه و سودآوره که به تدریج ما رو به رهبر بازار خودمون تبدیل می‌کنه. راستی! یادمون باشه گوگل هم از وبسایت‌های تخصصی که نیچ کار می‌کنن، به خاطر فعالیت تخصصی‌ای که توی فرایند تولید محتوا متنی و… دارن به شدت استقبال می‌کنه و این می‌تونه مسیر رشد و دیده شدن کسب‌وکار ما رو قدری هموارتر کنه:))

 

منبع بعضی از قسمت‌ها: https://digitalagencynetwork.com/

فوتر سایت